پیدا کردن دوربین‌های مخفی با گوشی موبایل

درود بر اعضاء محترم گروه روباه ، و همچنین هموطنان گرامی بازدید کننده ی سایت!
حقیقت اینست که نوشتار و نگاره ی شما، فارغ از این حیث که تعریف دانشگاهی و مورد وفاق جهان علم از «مقاله» را مشمول میشود یا خیر، و به عبارت دیگر ، اینکه قطارِ متنِ حضرتعالی که با واگن های واژگان و جملات خوبتان تولید، و سپس از ایستگاه مبدأ، که همانا محل تولد متن می باشد ، مسافران خود از جمله مخاطبی چون این حقیر را سوار بر آن کرده و چونان تمامی نویسندگان و قلم فرسایان دیگر ، آنرا از مسیرِ راهی به نام تکامل، روانه ی مقصدی رفیع و شایسته به نام تکمیل فرمودید، آیا در ایستگاه پایانی متن، که آنرا تکمیل تشخیص داده ، توقف فرموده و‌
در واقع به مخاطبان سوار بر قطارتان، بشارت‌ِِ رسیدن به ایستگاهی را دادید، که مخاطب قاعدتاً انتظار دارد پس از پیاده شدن از تِرَن در ایستگاه پایانی، در مقابل دیدگان خود تابلویی مشاهده کند که روی آن نوشته شده : «مقاله».

آیا جنابعالی، در خلال متن خوب و آگاهی بخشتان، توانسته اید مرز بین #یادداشت و #مقاله را در نوردید و
مخاطبان خاصّ (۱) خود را در آنسوی مرزها و واضحاً در وادی مقاله و درون مرزهای مقاله نویسی که این دست از مخاطبانتان به آن پناهنده هستند، برسانید؟
آیا توانسته اید مخاطبان حرفه ای (۲) خود را به هدفی که از خوانش یک متن دنبال میکنند برسانید؟
به گمان بنده ، که صرفاً نظر شخصی ام می باشد، پاسخ روشن و قاطع، و نه با بیانی مردّد، «مثبت» است.
آری. شما توانسته اید.
برای توضیحِ چراییِ نظر مثبتم، توضیح پاورقیِ دوم در ذیل همین جمله، مکفی ست.
پاورقی (۱): مخاطب خاص: تعریف لغوی «خاص» و «عام» از واضحات و بدیهیات است. لکن تعریف اصطلاحی ست که اینجا مدّ نظر این حقیر از بکار بردن «مخاطب خاص» را آشکار میسازد.
با بیان یک مصداق ، منظور را عرض مینمایم.
زمانیکه در عرصه ی سیاسی، بین رجال سیاسی کشور مباحثات و مناظراتی صورت میگیرد، برخی توضیحات و بیانات، صرفاً در قالب فهم خواص می باشد. نه عوام.
بر خلاف تصور نادرست بسیاری، واژه ی «عوام» بار توهینی ندارد.
به هیچ عنوان هم منظور گوینده این نیست که عوام نافهم و یا بیسوادند. بلکه منظور از عوام، عموم میباشد. به این معنا که در وادی سیاست، آنان که تخصصشان سیاست است، خواص عالم سیاستند. و دیگر آحاد جامعه که عموم ملت میباشند، از دانستن دقیق مفاهیم خاص رشته ی سیاست بطثر طبیعی و منطقی دورترند. حال آنکه آن عوام ، درون خود جامعه ی فرهیخته و فرزانه ی پزشکان محترم را نیز دارا هستند.
کارگران شریف، معلمان گرانقدر، اساتید دانشگاه (در رشته ها و علوم غیر مرتبط با علوم سیاسی)، کسبه ی بازار، تولیدکنندگان، و…و…و… همه ی اینها، در آن موضوع خاص که سیاست باشد، عوامند.
کما اینکه سیاستمداران نیز در پزشکی عوامند و پزشکان، خواص.

مخاطب خاص شما نیز که بنده عرض کردم، اساتید محترم ادبیات، ، اساتید محترم علوم تجربی ، ریاضی، و…..
صاحبنظران، قلم فرسایان، نوسندگان..، و همه افرادی که بطور خاص با مقاله نویسی سنخیت و سرو کار دارند، میباشند.

پاورقی (۲):
هدف مخاطبان خاص متن شما، ایجاد هیجان ناشی از خوانش یک مقاله ی درست و پر مایه ی دیگر (افزون به مقالات خوانده شده شان در پیش از این) در درون خود، و اضافه شدن آگاهی هایشان میباشد. و اینکه پس از خواندن یک مقاله، از اینکه مقاله ای درخور خواندند که شایسته و در حد نقد میباشد، احساس رضایت از خود و درستی نوع استفاده از وقت عمرشان، به ایشان دست دهد.

بخش دوم :
تا چند سال پیش اگر نوجوان یا جوانی، مدعی میشد که فردی بزهکار، در اتاقش دوربین مخفی کوچک جاسوسی نصب کرده، که به تنهایی از یافتن آن عاجز است، و لذا به والدینش مراجعه کرده جهت دریافت کمک، او را پیش روان پزشک میبردند.
و میگفتند توهم میزند.
امروز اما، با نهایت تأسف تعداد کارخانه هایی که چنین دوربین های ریز جاسوسی تولید و در اختیار عموم قرار میدهند، طبق آخرین سرچ من در این باره ، حدود دو‌سال پیش، بالغ بر پنج مارک ایرانی بود.
فقط ایرانی هایش، بیش از پنج تولید کننده ی بزرگ در کشور دارد.
مارک های خارجی وارداتی قاچاقش بماند.
بنده شخصاً یکی از قربانیان بزرگ این موضوع هستم که زندگی شخصی ام دود شد و نیست گردید.
توسط فردی که سارقی حرفه ای و رهبر یک تیم بزرگ چهل پنجاه نفره ی دزد میباشد.(این گفته ی اطلاعات به من درباره ی اوست. و خیلی راحت گفتند تاحالا نتونسته ایم دستگیرش کنیم. چون همواره در هر جایی که ساکن باشد، بطور شبانه روزی ، از چندین کیلومتر دور تر (شعاع حدود شش هفت کیلومتر) دارای چندین لایه ی نگهبانی میباشد که اگر حتی یک موتور سیکلت پلیس که کاملا تصادفی به سمت منطقه ی او میرود، اگر از شعاع پنج کیلومتری به محل سکونت مخفی اش نزدیک شود، به سرعت از محل میگریزد. با اینکه میداند محل سکونتش لو‌نرفته و آن پلیس برای کار دیگری به آن سمت میرود.
این فرد در پلیس فتا ، یک پلیس فاسد‌ را خریده، و در ازای پرداخت رشوه، هر اطلاعاتی پیرامون هر شماره تلفنی که طلب کند، در اختیارش میگذارد.
این سارق خطرناک، پنج سال پیش، با جعل عنوان امنیتی، و نسان دادن بسیم و کُلت و دستبند، به همسر بنده (در محل کار همسرم)
مدعی شده بود که اطلاعاتی ست و صدای همسرم را ضبط کرده که به رهبر توهین میکرده. و میگوید در ازای داشتن ارتباط جنسی با من، تو را لو نمیدهم.
بعداً فهمیدم با بیش از پنجاه زن پاک، همین کار را کرده.
داستانش مفصل است که چگونه آنها را در دام می انداخت که به رهبر توهین کنند.
من متوجه شدم که چنین چیزی وجود دارد و همسرم را هشیار کردم که این فرد یک تبهکار است. لذا آن فرد مجبور به فرار از فروشگاهی شد که ۸۰۰ زن و دختر آنجا شاغل بودند و او صرفا برای شکار آنان در آنجا غرفه گرفته بود.
لذا این فرد با من دشمن شد و‌کینه گرفت.
همین الان هم دوربین در منزل من دارد و صدای ریز جیک جیک سوئیچ کردن دوربین هایش را میشنوم.
اما به تنهایی نمیتوانم کاری کنم.
تنهام و مثلا به محض گذاشتن صندلی در زیر کانال کولری که صدای دوربینش از آن شنیده میشود، فوراً صدایی شبیه موتور شیشه برقی خودرو از داخل کانال کولر میشنوم و دوربینش را اصطلاحاً بالا میکشد.
درضمن واحد بالایی مارا با قیمت بالا خریداری کرده. و خیلی راحت بر واحد من احاطه دارد.
گوشی من آیفونه. و لذا برنامه ی مفیدی که در مقاله معرفی فرمودید را نمیتوانم استفاده کنم
چون بلد نیستم چطوری باید برنامه های دلاری اپل را خرید

با سپاس فراوان از شما
#آراد_آریامنش